آرشیو برای: "آبان 1396"

جایت خالی بود....

امروز با خود فکر میکردم چقدر جایت خالی ست!در میان انبوه راهپیمایان… همان جمعیتی که پاهایشان تاول زده اما به شوق مقصد عاشقانه قدم برمیدارند. و دلشان پر میکشد برای رسیدن به ارباب…. اینجا همان مسیری است که تو و رفقایت طی سال ها مجاهدت با ردی از… بیشتر »

انّی اجدُ فی بدنی ضُعفا

​ فَقالَ انّی اجدُ فی بدنی ضُعفا یا رسول الله! چه سری است که ضعف خود را پیش فاطمه بردی؟ و چه قوتی است در فاطمه سلام الله؟ فاطمه در چه مرتبه ای قرار دارد؟ که شده است انّی اُعیذُکَ باالله !؟ وقتی پیغمبر خدا ضعفش را پیش فاطمه میبرد…. چرا ما نرویم… بیشتر »

سهم او....

​ ظاهر مناسبی نداشت  دست و بالش پر از خاکوبی بود. با ماشین میلیاردی اش دم در ایستاده بود ونگاه میکرد…. من که غذای روضه دستم بود مقابلش ایستادم. -ببخشید خانم اینجا روضه هست؟ +بله -نذری هم میدن؟ +بله -به من چی به منم میدن؟  +بله آقا مجلس امام حسینه… بیشتر »