گل نرگس تو کجایی؟!
گفته بودم چو بيايى غم دل با تو بگويم
چه بگويم كه غم از دل برود چون تو بيايى
سیدی یا صاحب الزمان…..
جمعه ها به یادت نرگس می چینم….
بر سر کوچه می شینم….
شاید تو بیایی آقا جان!
من را شمعدانی بدان در گلدانی کوچک که بیشتر از آب و آفتاب
به تو نیاز دارد…
پی نوشت:
دل تنگ آقا….
دلم بد جور بهانه نبودنت را میگیرد یابن الحسن!
نوشته شده توسط آرام دل
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط آرام دل در 1395/10/10 ساعت 03:58:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1395/10/26 @ 11:28:12 ق.ظ
متن عالی ….
عکس فوق العاده…..
1395/10/10 @ 11:48:01 ب.ظ
پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
از زلال تو روشنیم ای آب، دل به دریا که میزنیم ای آب
موج در موج شرح دلتنگی ست، لب هر جوی اگر که بیتابیم
1395/10/10 @ 07:58:45 ب.ظ
رحیمی [عضو]
میلاد حسنی شاعر جوان آیینی کشورمان سروده ای را به محضر نورانی امام زمان (عج) تقدیم کرده که در ادامه با هم می خوانیم.
در تنور غمش قرارم سوخت
نه قرارم، که روزگارم سوخت
زل زدم بس به جادهی خورشید
عاقبت چشم انتظارم سوخت
هجر آتش به دفترم انداخت
قلم و طبعِ تازه کارم سوخت
جادهی عاشقی شرر بار است
اول راه کوله بارم سوخت
من و امید هم قطار شدیم
در تب خوف، هم قطارم سوخت
روز وصلت نمی رسد از راه؟
ساعت ثانیه شمارم سوخت
فصل بی آبی است ای باران
در بیابان گلِ بهارم سوخت
صحبت از آب شد کباب شدم
جگرم سوخت چشم تارم سوخت
آه از آن دم که مادری میگفت
از عطش طفل شیرخوارم سوخت
یادگار از تو داشتم مادر
وسط شعله یادگارم سوخت
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
یا علی علیه السلام