یادگار مادر
دامن می گستراند زمین به یمن حضورت
و معطر میشود زمین به عطر گل های مریم
و ما چشم دوخته ی نگاه آسمانی وعده یار میشویم مگر نه اینکه ریحانه ای به آستان زمین رسیده
مگر نه اینکه باید رسالت زینبی ات از همین دامن
با گوشت و تنت عجین شود….
دخترم! از آمادنت غرق سرورم که آمدی
و رحمت الله را رزق زندگیمان کردی….
نور دیده ام! آن زمان که لب گشودی نام علی را تکیه گاه کلامت ساختم
تا که هرگاه خسته شدی یا که در گردون زمان زمین خوردی به نامش قد علم کنی!
و در جانت حیای فاطمی را به ودیعت نهادم…..
بزرگ شدی و بزرگ شدنت روز های رفته ی عمرم را نشانه میگرفت …
اما دیدن حیای فاطمی ات شور و شوقی در دلم انداخت
عزیز مادر!
از این جا به بعد کار با توست…
چادرت را سر کن!
باید شهر را بوی فاطمه بردارد….
چادر نشان آنهایی است که نمیخواهند دیده شوند
به فکر پسندیده شدن اند…
حضرت زهرا سلام الله باید بپسندد ….
باید تعهد بدهی که در گردان فاطمی ها
حافظ حیا و عفت باشی….
باید حواست باشد که امام میبیند…
در کوچه، در خیابان و بازار…
چادر تو علم جبهه ی جنگ نرم است.
مبادا دشمن چادرت را از سرت بردارد!
چادرت باید سفیر صلح فاطمه در جهان باشد!
پ ن :لیلی وآرام دل نوشت
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط آرام دل در 1396/05/05 ساعت 03:18:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1396/05/11 @ 12:35:08 ب.ظ
حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو]
توصیه مادرانه زیبایی است