کلید واژه: "شهید"

مرحبا ام البنین

مادری عباسش را هدیه کرد و از آن روز تمام مادرهای عاشق پیشه خجل گشتند از دریغ کردن جوان های رعنایشان. و اینگونه شد که سالهاست آن ها را به “مادران شهدا” میشناسیم… پ ن :​امّ البنین است دیگر… عباس بزرگ می کند‌ بشود عصایِ دستِ حسین…? بیشتر »

ما از نسل انقلابیم

​ مَشک رنج‌های انقلاب را به دندان کشیده‌ایم و دست و پا داده‌ایم، اما آن‌را رها نکرده‌ایم. و امروز هم؛ به امید خدا، ما نیز تا زنده‌ایم آن مَشک را رها نخواهیم کرد؛ حتی به اشک، حتی به خون. و در این مسیر، دست و پا که هیچ، سرمان را هم خواهیم باخت… و… بیشتر »

عاشقمی؟؟؟

​قهر بودیم،در حال نماز خواندن بود. نمازش که تمام شد هنوز پشت به اون نشسته بودم… کتاب شعرش را برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن… ولی من باز باهاش قهر بودم!! کتابو گذاشت کنار…بهم نگاه کرد و گفت: غزل تمام…نمازش… بیشتر »

درحاشیه دیدار با خانواده محسن حججی

وارد جمع ما که شد همان جا نشست. گفت این طوری بیشتر احساس صمیمیت میکنم. از آقا محسن که صحبت میکرد در چشمانش عشق بود و عشق بود و عشق…. پسرش را علی آقا خطاب میکرد… یک عالمه سوال در ذهن همه ی ما بود…. یکی از دوستانم پرسید آخر چگونه اینقدر محکم؟مگر میشود؟داغ… بیشتر »

ما با فرزند زهرا(س) در نمی افتیم!!!!!

ما با فرزند زهرا(س) در نمی افتیم!!!!!
ﮐﺴﯽ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺎ ﺷﺎﻩ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺳﺮ ﻣﯿﺰ ﺑﺸﯿﻨﻪ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﻩ ،ﺍﻣﺎ ﻃﯿﺐ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ …!؟ ﮔﻨﺪﻩ ﻻﺕ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺷﺎﻩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﻪ ، می گفت:ﻃﯿﺐ … ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺷﺎﻩ گفت: ﺍﯾﻦ ﺩﻓﻌﻪ ﭘﻮﻝ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ ، ﺑﺮﻭ ﻣﺠﻠﺴﯽ ﺭﻭ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻦ … ﮔﻔﺖ:ﮐﺠﺎﺳﺖ؟ ﻃﺮﻑ ﮐﯿﻪ؟ ﺷﺎﻩ… بیشتر »