کلید واژه: "فاطمیه"

اما زینب(سلام الله علیها) هنوز هست!

​ کنار مزار خاکی نشسته ای و سر را به شانه ی حسین تکیه داده ای تو لب بر می‌چینی  و حسین بغض در گلو حبس می کند تو نمیخواهی چشمان حسین را گریان ببینی و او نمیخواهد قلب تو را ماتم زده ببیند ‌.. نگاهی به بابا می اندازی که گاه چنگی به خاک می زند و ذکر می‌گوید… بیشتر »

یادگار مادر

یادگار مادر
نگاهش به او خیره می ماند قد و قامتش را برانداز می کند….. و در دلش زمزمه می کند: الحق که مجتبی زاده ای عمو جان! قاسم نگاه نافذ عمو را که میبیند سرش را پایین می اندازد و به طرفش قدم بر می دارد موهایش که از کنار عمامه بیرون ریخته جمال حسنی اش را… بیشتر »

بوی دود و آتش....

​ - تو را چه شده مرد ؟ از سرشب که بازگشتی ، موی پریشان کردی و زانوی غم بغل گرفته ای ! + من نمیخواستم ماجده .. من تنها یک رهگذر بودم ! - با کسی گلاویز شدی خالد ؟! + نه .. - پس از چه حرف می زنی ؟ قرار بود به خانه علی رَوی و قدری سکه از اون قرض بگیری !… بیشتر »