چادرانه
چهارشنبه 95/04/30
از کنار هر دختری رد میشد
یک نته جانانه میزد و لذت میبرد
یک اصطکاک دوست داشتنی با هر کس که در نظرش خوش تراش تر بود!!!
یک آن دیدم که مقابل من است
نفسم حبس شد چادرم را کشیدم جلوتر
و میخکوب سر جایم ایستادم ببخشیدی گفت وخودش را کنار کشید!حالا دیگر چادرم رابیشتر دوست داشتم….
خدایا ممنون بابت این سپر بلا!!
عادت به قرآن
سه شنبه 95/04/29
صبح ها بعد از نماز قرآن میخواند
اگر دخترم بیدار بود میگرفتش توی بغل
اگر هم خواب بود کنار رختخوابش می نشست
می گفت اینجا قرآن میخوانم
می خواهم چشم و گوش بچه ام از حالا به این چیز ها عادت کند.
#شهید دکتر محمد علی رهنمون
#کتاب یادگاران ،ص90
ريحانه صبور
سه شنبه 95/04/29
فرقي نميكند
كجا
يا كي!
در هياهوي اين شهر
هر كجا و هر وقت دچار واهمه شدی
با ایمانت وضو بگیر
زیر لب نیت کن
حجاب می کنم “قربة الي الله”
خدا را تسبیح کن........
دوشنبه 95/04/28
گرفتگی دل_ شیخ رجبعلی خیاط(ره)
بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی، خمش میکنی،دل آدم هم همین طور است،
گاهی وقت ها پر می شود از غم ،از غصه قرآن میگوید: هرگاه دلت پر شد از غم و غصه ها،
خم شو و به خاک بیفت!
و کّن مِن الساجدین، سجده کن، ذکر خدا بگو،این موجب می شود تو خالی شوی،تخلیه شوی
سبک شوی،این نسخه ای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده:ولقد نعلم:ما قطعا میدانیم
اطلاع داریم دلت میگیرد.
فسبح بحمد ربک و کن من الساجدین
سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن……..