عاشقانه ها
عاشقانه تو را دوست می دارم………
معبود من! مرا ببخش اگر رسم عاشقی نمی دانم
بارها با اعمال خود تو را آزردم
بارها با تو عهد پیمان بستم و آن را زیر پا گذاشتم.
اما تو ……
هربار مهربان تر از مادر مرا به آغوش كشيدي وخطاهایم را بخشیدی
انگار به دنبال بهانه ای بودی برای بخشش
صد بار گناه کردم و توبه کردم و هربار توبه شکستم
اما تو گفتی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.
مرا ببخش! مراببخش که در هنگام مصیبت و بلا به درگاه تو شکوه کردم.
و در هنگام شادی و خوشی تو را از یاد بردم.
اما تو باز هم در روزهای غم و اندوه من در کنارم بودی یار همراهم بودی……
باز عیب هایم را پوشاندی و باز هم عاشقانه دوستم داشتی.
این بار به بهانه رمضان،به بهانه شب های قدر،با دلی شکسته آ مده ام تا مرا بپذیری!
و در آغوشم کشی……
شرمنده ام،شرمنده ام که با وجود قرآن و عترت پایم لغزید ،خطا کردم ……
شرمنده ام که با وجود چون تویی دست نیاز به سمت غیر از تو دراز کردم.
من از نزد خود چیزی ندارم تنها سلاح من در برابر تو اشک چشم است.
من اگر بندگی نکنم،تو را بندگان دیگر بسیار است.
اما تو اگر خدایم نباشی ، مرا معبودی دیگر کجاست؟
دفترچه قسط هایم را که ورق میزنم تمامی ندارد، تا ابد بدهکار رحمتت می مانم
پروردگارم!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط آرام دل در 1395/04/03 ساعت 12:35:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |