
عباس ادب
ام البنیـن نگاهی به عبـاس کرد
و نگاهی به فرزندان زهـرا …
آرام در گوش عباسش خواند
« یادت باشـد عزیز مادر
هیچگاه حسـن و حسیـن را برادر صدا نکن
خطابت فقط این باشـد: آقای مـن !
و زینب و ام کلثوم را خواهر نخوان
چنین خطابشان کن: بانوی من !
مبادا جلوتر از آنها قدم برداری، مگـر در مواقع خطـر !
مبادا زودتر از آنها بنشینی !
مبادا جلوی آنها آب بنوشی !
مبادا بی اذن آنها لب گشایی !
چرا که تـو تنها آفریده شدی
تا آرامشِ قلب حسن شوی و
تکیه گاهِ حسیـن …
تو تنها آمده ای برای اینکه
آب دل زینـب را تکان ندهد !
و ام کلثـوم دل نگران غربت برادرانش نباشد …
یادت باشد عبـاسم
که اینان تافته های جدابافته ی عالمند
روسفیـدم کـن نزد مادر سادات
عبـاسِ ام البنیـن !
پ ن: کتاب سقای آب و ادب
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط آرام دل در 1396/02/10 ساعت 12:10:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید