
إعْلَموا أنّی ابنُ فاطمة الزهرا ...
_ علی(ع) را از خلافت منع کردند
و دستور خدا و پیغمبر (ص) را
زیر پا نهادند و گفتنـد :
علی جوان است و بی تجربه !
شایسته این مسند خلافت ، پیـریست مجرب !
_ ابتدا با ملایمت
و سپس با خشونت و اجبار
خواستار بیعت علی (ع) شدند
و دربرابر مخالفتش گفتنـد :
کسی که طمع خلافت و مقام و قدرت دارد ،
مناسب جانشینی پیغمبر نیست !
_ حق الهی و رسمی
فاطمه زهرا (س) را
غصب کردند و گفتنـد :
پیامبران از خود ارثی به جا نمیگذارند !
_ در برابر شکایت و اعتراض
دخت پیمبر (ص)
نسبت به غصب فدک گفتنـد :
مال دنیا نباید برای چون تویی
ارزش و اهمیت داشته باشد !
_ پس از ۲۵ سال غربت امیرالمومنین ،
به او روی آوردند
و وقتی اوج عدالت طلبیِ
حیدر(ع) را دیدند ، گفتنـد :
افراط را کنار بگذار !
_ با پسر علی بیعت کردند
و وقتی اکثر یاران با طمع معاویه ،
روی گرداندند ،
امام حسـن (ع) صلح را
بهترین استراتژی دیدند ،
اما همان اندک یاران باقی مانده گفتنـد :
صلح با معاویه ؟! هیهات !
چون تویی را یاری نمیکنیم !
_ حسیـن (ع) آماده
حرکت به سمت کوفه شد ،
در میان راه که دریافتند
جنگی در کار است
و خبری از خلافت حسین (ع)نیست
بهانه آوردند و گفتنـد :
مادر مریض و زن و بچه ام تنهایند
و نیاز به سایه سر دارند
_ کاروان اسرا وارد کوچه ها شد ،
سنگ پرتاب کردند
و هلهله زنان گفتنـد :
وای بر خارجیانِ بی دیـن !
که از سنت رسول خدا سرپیچی کردند
و از دستور امیرالمومنین یزید برتافتند !
_ مولایشان در غربت است ،
یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (س)
می دانند که می توانند با ترک گناه
و عمل به واجبات الهی ،
وعده آمدنش را
هرچه زودتر تحقق بخشند ،
اما چنان سرگرم بازی های
این دنیای چهل رنگ شدند ،
که غفلت پیشه کردند ..
وَ گفتنـد :
همین زندگیِ بدونِ مهدی ،
مگر چه دشواری و مشقتی دارد ؟!
عادت کردهایم به نبودنش ..
هرگاه آمد به یاریش میرویم
| از استدلال پروری گذشتگان نوشتند و گفتند و خواندیم و شنیدیم ..
اما خدا کنـد نیایـد روزی که قلمی ، روایت آخر را بنویسد و بخوانیم و ساده بگذریم ……
_ گوش دل را باز کن
و بشنو آوای فاطمیِ دوازدهمین صاحبِ عالَم را
که هرشب در گوش جهان زمزمه میکند :
إعْلَموا أنّی ابنُ فاطمة الزهرا …
پ ن:نوشته شده توسط یادگار مادر
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط آرام دل در 1395/12/06 ساعت 02:33:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1395/12/15 @ 11:24:57 ب.ظ
گل نرگس [عضو]
http://zamhareer.kowsarblog.ir/
http://cowsarblog.kowsarblog.ir/
عالی
1395/12/15 @ 11:23:12 ب.ظ
گل نرگس [عضو]
http://zamhareer.kowsarblog.ir/
http://cowsarblog.kowsarblog.ir/
عالی
1395/12/10 @ 12:47:50 ب.ظ
حوزه علمیه الزهرا(س) گلدشت [عضو]
عالیه موفق باشی
1395/12/10 @ 10:27:33 ق.ظ
خادمین حضرت قاسم بن الحسن علیهماالسلام [عضو]
خدا قوت
1395/12/09 @ 06:33:39 ب.ظ
انار بانو [بازدید کننده]
بسیار زیبا بود….
1395/12/10 @ 12:21:53 ب.ظ
آرام دل [عضو]
ممنون انار بانو جان بازم سربزن
1395/12/08 @ 07:40:25 ب.ظ
رحیمی [عضو]
لبخند تو غم داشت… علی را نگران کرد
غمگین و غم انگیزترین مردِ جهان کرد
لبخند تو آن روز پس از دیدن تابوت
گل بود که رویید، ولی زود خزان کرد
اصلا تو بگو فاطمه جان می شود آیا
دریایِ مرا در دلِ یک قطره نهان کرد؟
مثل تو کمانی شده ام پشت مرا خم
مرهب نتوانست ولی زخمِ زبان کرد…
زخمی که غم حمزه به قلبِ نبی انداخت
تابوتِ تو با قلبِ علی بدتر از آن کرد
کوچه…در و دیوار… و آن چادر خاکی
بعد از تو مرا پیرترین مردِ جهان کرد
ابراهیم زمانی
1395/12/08 @ 01:04:59 ب.ظ
ستاره مشرقي [عضو]
احسنت
1395/12/08 @ 12:45:37 ق.ظ
پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو]
با سلام و احترام
ضمن تشكر مطلب شما در منتخب ها درج گرديد
موفق باشيد
———-
مقام معظم رهبري: 4/4/ 1387
فاطمه ی زهرا (سلام اللَّه علیها) کلمةاللَّهِ پرمضمون و مانند یک دریای ژرف و عمیق است. هر چه فکر انسان، ذوق انسان، طبع ظریف صاحبان طبع در این زمینه کنکاش بیشتری کند، تدبر و تأمل بیشتری کند، گوهرهای بیشتری به دست خواهد آورد.