چشمت راببند تا چشم دیگری باز شود!

« وَ اللهِ إنَّ لي مَعَ کُلِّ وَلِيٍّ »

به خدا قسم من با هر شیعه چندتا چیز دارم

«عین ناظره ، اذن سامعه و لسان ناطق»

بحارالانوار ، ج۴۷ ، ص۹۵

او خودش می فرماید

من با هر شیعه ، یک چشم دارم. می گوید آنجا که رفتی ، آنجا که بودی ، و حتی آنجایی هم که گفتی شتر دیدی ندیدی ، من همین کار را کردم ! گفتی این کارها را نبین ، من هم رویم را برگرداندم که نبینم. آنجایی که گفتی ببین ، دیدم. 

یادت هست آنجایی که یک حرف زدی و فردی دگرگون شد ؟

زبان تو نبود که ، زبان من بود . تویی که شعر می گویی و کتاب می نویسی ، یک وقت حرفی می‌زنی ،‌که به عمق جان طرف می نشیند. اینجا ، از آنجاهایی است که تو خودت دیگر نیستی.

«وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَـكِنَّ اللّهَ رَمَى»

آنجا اگر تو زبانت را از خیلی چیزها ببندی ، زبان دیگری شروع به کار می کند «این دهان بستی ، دهانی باز شد.»

اگر چشمت را از خیلی چیزها ببندی ، تازه آن چشم دیگر کار می کند.

اگر گوشت را بر خیلی چیزها ببندی هم همینطور . یکجایی دارند راجع به یک مومن بد و بیراه می گویند تو اینجا چه منافعی داری که گوش میدی ؟ بگو من نمی خواهم گوش کنم. این گوش‌ها حیف است که با این چیزها پرشان کنی.

پ ن :کتاب در ولایت مهدی(عج)

از سید مجتبی حسینی

  • 5 stars
    نظر از: فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )کوهدشت
    1395/10/18 @ 06:50:39 ب.ظ

    فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )کوهدشت [عضو] 

    هرگوشه صدای ربنا می آید

    آواز خوش خدا خدا می آید

    از شوق امام عسکری مست شده

    خورشید ز سمت سامرا می آید

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.